در مجلس شورای اسلامی، قانونی با عنوان «قانون تجمیع انتخابات دوره چهارم شورای اسلامی با دوره یازدهم ریاستجمهوری» به تصویب رسید و سومین دوره شورای اسلامی شهر تهران عملا ششساله شد. این قانون مقرر میکرد انتخابات دوره چهارم شوراها که قرار بود در سال 90 برگزار شود، به سال 92 موکول شود و شورای سوم با اکثریت قاطع اصولگرایان که برای چهار سال به بهشت رفته بود، شش سال در آنجا جا خوش کند.
آنها البته درست میگفتند و انتخابات شوراها در سایه انتخابات ریاستجمهوری، بازار تازهای پیدا کرد. در جمعههای انتخابات، افراد بیشتری از خانه بیرون آمدند و علاوه بر رأی به کاندیدای مدنظرشان در انتخابات ریاستجمهوری، در انتخابات شوراها شرکت کردند و بسیاری از آنان نیز اعضای فهرستی را در برگههای رأی نوشتند که با کاندیدای مدنظرشان در انتخابات ریاستجمهوری همسو بود.
همانگونه که در سال 96 با پیروزی قاطع روحانی در انتخابات ریاستجمهوری که مورد حمایت اصلاحطلبان بود، هر 21 نفر لیست امید با رأی بیسابقه وارد پارلمان شهری شدند یا در سال 1400 که بازار اصلاحات رونقی نداشت، در سایه انتخاب رئیسی به ریاستجمهوری، هر 21 نفر لیست اصولگرایان راهی بهشت شدند. گویی حالا دیگر سرنوشت پارلمان شهری، با ریاستجمهوری گره خورده بود؛ اما تدریجا کسانی آمدند و حرفهای تازهای زدند.
کسانی اعتقاد داشتند پارلمان شهری که امور مدیریت شهری را در اختیار دارد، در سایه انتخابات ریاستجمهوری رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است، پس باید فکری کرد. آنها گمان میبردند اگر شوراهای شهرها و بهویژه شورای تهران رنگ و بوی سیاسی دارند، دلیلش همزمانی با انتخابات ریاستجمهوری است. این زمزمهها به تدریج به صداهای بلندتری تبدیل شد تا اینکه خبری در خبرگزاریها مخابره شد که نشان میداد کسانی مترصدند تا بار دیگر در زمانبندی برگزاری انتخابات شوراها تغییر ایجاد کنند.
خبرگزاری ایلنا از زبان پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران و رئیس شورای عالی استانها نوشت: «حتما بزرگترین انتخابات سیاسی کشور، انتخابات ریاستجمهوری است و روی انتخابات شورا سایه میاندازد و آن را تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل شورای سیاسی میتواند در شرایط سیاسی رأی بیاورد و ما معتقد هستیم این بلیهای برای شورا است و همزمانی برگزاری این دو انتخابات به صلاح نیست. در شورای عالی استانها به دنبال این هستیم که با تأیید نمایندگان شورای عالی، انتخابات شوراها در فضای انتخابات ریاستجمهوری صورت نگیرد».
این خبر که درست در میانه تعطیلات عید سعید فطر در ایلنا منتشر شد، انعکاس چندانی نیافت و با واکنش زیادی هم مواجه نشد. شاید تنها واکنش به این خبر از سوی علی اعطا، عضو هیئترئیسه و سخنگوی شورای پنجم تهران صورت گرفت که در صفحه توییتر خود نوشت: «جریانی در شورای شهر سوم با توجیه «لزوم همزمانی» انتخابات شورا و ریاستجمهوری، آن دوره را ششساله کردند. همان جریان امروز با توجیه «لزوم عدم همزمانی» انتخابات شورا و ریاستجمهوری، میخواهند این دوره را ششساله کنند».
پیش از این نیز اقبال شاکری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در هفتم تیر 1400 در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم دراینباره گفته بود: «برگزاری همزمان این دو انتخابات باعث سایهانداختن انتخابات ریاستجمهوری بر شوراها میشود؛ ازاینرو در مجلس شورای اسلامی پیشنهادی مطرح شده مبنی بر اینکه زمان برگزاری انتخابات شوراها تغییر یابد و همزمان با انتخابات دیگری مانند مجلس خبرگان رهبری برگزار شود». امروز بیش از 9 ماه است که شورای ششم تهران بر سر کار آمده است؛ شورایی که در سایه بیرونقی بازار اصلاحات، در 28 خرداد 1400 یکسره در دستان اصولگرایان مدیریت شهری قرار گرفت.
آنها اکنون در نخستین سال فعالیت خود، خیز تازهای برداشتهاند تا انتخابات شورای هفتم پایتخت، نه همزمان با انتخابات ریاستجمهوری، بلکه به احتمال قریب به یقین در یک یا دو سال بعد از آن برگزار شود. در حال حاضر اطلاع دقیقی در دست نیست که انگیزهها و اهداف طرح چنین پیشنهادی چیست و حتی مهمتر از آن، اطلاع دقیقی از این طرح و ابعاد و جنبههای مختلف آن نیز در دست نیست و امروز نمیتوان درباره جزئیات آن به دقت و روشنی صحبت کرد؛ اما آنچه پیداست، تصویب چنین پیشنهادی که نیاز به مصوبه مجلس دارد، در عمل به طولانیشدن و احتمالا ششسالهشدن این شورا منجر خواهد شد و در واقع به معنای بازگشت به زمانبندی انتخابات سومین دوره شوراهای اسلامی است.
23302
شرق نوشت: 15 سال پیش، اعضای پارلمان سوم پایتخت برای دورهای چهارساله از مردم تهران رأی گرفتند، اما همفکران آنان در مجلس شورای اسلامی، طرحی را برای ششسالهشدن دوره سوم شوراها به تصویب رساندند تا انتخابات شوراها همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود و آنگونه که گمان میبردند، بازار انتخابات شوراها را از طریق برگزاری همزمان این دو انتخابات از کسادی درآورده و رونق بدهند.